بهترین دفاع وسط های تاریخ پر از بازیکنان مهم و بازیکنان افسانه ای است. با ما همراه شوید تا فهرست بهترین دفاع وسط های تاریخ را بررسی کنیم.
نوشته شده در وبسایت ورزشی.
منحصر به فردترین مدافعان تاریخ
پست دفاع وسط اگز حساس ترین پست در فوتبال نباشد بدون شک یکی از حساس ترین پست ها هست. بازیکنانی که در این پست بازی میکنند باید از تمرکز و قدرت ذهنی بالا در کنار آمادگی جسمانی بسیار زیاد بهره مند باشند. پست دفاع وسط علاوه بر سختی هایی که گفته شد یک پیچیدگی بسیار اساسی دیگر هم دارد و آن هم این است که در صورت برد هرگز به نقش عناصر دفاعی آن طور که شایسته است پرداخته نمی شود و برعکس در زمان شکست تنها بر روی ضعف همین عناصر خصوصا پست دفاع آخر بسیار تکیه می شود.
الساندرو نستا
نستا بدون شک در لیست بهترین دفاع وسط های تاریخ قرار می گیرد. اصولا از زمان شکل گیری فوتبال، ایتالیا به دفاع اش معروف بوده است و البته به مدافعانی که دروازه را خط مقدم خود می دانند. از هلنیو هررا اینتر بزرگ دهه ۶۰ گرفته تا یوونتوس دوست داشتنی مکس آلگری ورژن ۲۰۱۶٫ این دو تیم بیش از نیم قرن با هم فاصله دارند اما هردو در یک چیز یکسان اند. خوب دفاع کن تا پیروز شوی.
نستا با مبلغی ۳۰ میلیون یورویی از لاتزیو به میلان رفت. دو بار قهرمان لیگ قهرمانان شد. ۵ بار بهترین مدافع سری آ. عنوانی که شاید کیلینی بتواند با آن رقابت کند. فوتبال ایتالیا هر روز پس از رفتن آلساندرو نستا به این فکر افتاده است که آیا نستا دیگری پیدا خواهد شد. در کل باید هم انتظار داشته باشیم بازیکنان ایتالیایی فراوانی در لیست بهترین دفاع وسط های تاریخ حضور داشته باشند.
فابیو کانواریو
فابیو در ۱۳ سپتامبر ۱۹۷۳ در شهر ناپل در جنوب ایتالیا متولد شد. او از همان دوران کودکی بسیار لاغر و قد کوتاه بود و در میان دوستان و هم بازی هایش از چشم ها ناپدید میشد. او بازی فوتبال را از ۳ سالگی در حیاط خانه اش شروع کرد و علاقه زیادی به فوتبال داشت. کم کم به کوچه و خیابان پا گذاشت و تیم کودکان فوتبالیست را در خیابان نزدیک خانه اش تشکیل داد.
فابیو از همان بچگی حس بزرگی و کنترل بر دیگران را داشت. بچه ها و هم بازی هایش را به دسته ها گوناگون تقسیم میکرد و با تیم های دیگر در کوچه و خیابان به بازی می پرداخت.
فابیو کاناوارو در ۳ جام جهانی ۱۹۹۸، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ همراه تیم ملی ایتالیا بود. اولین بازی ملی او در برابر ایرلند شمالی در سال ۹۷ بود که تنها گل ملی او هم در همان بازی به ثمر رسید. فابیو با بازی در فینال جام جهانی ۲۰۰۶ در ۱۰۰ بازی ملی خود شرکت کرد و به جمع باشگاه صدتایی ها پیوست.
کاناوارو در پایان بازی های جام جهانی ۲۰۰۶ نه تنها پیروزی کشورش را جشن گرفت بلکه با بالا بردن جام قهرمانی، صدمین بازی ملی خود را رویایی کرد. برادر کوچکترش پائولو کاناوارو نیز مانند وی مدافع است و برای باشگاه ناپولی بازی میکند.
این دو برادر به طور همزمان از سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ در پارما قدرت نمایی می کردند.فابیو با قدی حدود ۱۷۶ سانتی متر در سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بهترین مدافع باشگاه ناپولی بود و سپس وارد باشگاه پارما شد. او فعالیتش را از سال ۲۰۰۲ در اینترمیلان شروع کرد و سپس در سال ۲۰۰۴ به یوونتوس پیوست.
او با یوونتوس به افتخارات زیادی رسید و طرفداران زیادی پیدا و عنوان بهترین مدافع را در یوونتوس از آن خود کرد. فابیو کاناوارو با حضورش در جام جهانی ۲۰۰۶، هم قوت قلب هم تیمی هایش بود و هم آنها را رهبری و هدایت میکرد.
فرانس بکن بائر
یکی از بزرگ ترین بازیکنان در قید حیات تاریخ فوتبال، فرانس بکن بائر آلمانی است. او که در تاریخ 11 سپتامبر سال 1945 در شهر مونیخ متولد شد، یکی از تاثیرگذارترین چهره ها در دنیای ورزش جذاب فوتبال است و دو بار نیز در سال های 1972 و 1976 با کسب عنوان برترین بازیکن فوتبال اروپا، توپ طلا را به خود اختصاص داده است. همچنین وی تنها فردی است که توانسته هم به عنوان کاپیتان و هم به عنوان مربی، به ترتیب در سالهای 1974 و 1990 به مقام قهرمانی جام جهانی دست یابد.
فرانس بکن بائر که از همان دوران کودکی علاقه زیادی به فوتبال داشت، در سن 14 سالگی به تیم جوانان باشگاه بایرن مونیخ در شهر زادگاهش پیوست و در سال 1961 نیز کار خود را در یک شرکت بیمه رها کرد تا به طور کامل به رویای خود که تبدیل شدن به یک بازیکن حرفهای در ورزش فوتبال بود بپردازد.
در طی دوران درخشان حضور این بازیکن در تیم ملی، وی موفق شد 14 گل برای آلمان غربی به ثمر برساند و در مجموع، 103 بار نیز به پوشیدن پیراهن تیم ملی مفتخر شود.
فرانس بکن بائر به خاطر سبک ظریفانه و فوتبال ناب و منحصر به فردش، مورد تحسین بازیکنان هم دوره، مربیان و فوتبال دوستان زیادی قرار گرفته است. این بازیکن بااستعداد، باهوش و با کلاس که در 3 جام جهانی بازی کرده، این افتخار را داشت که به قیصر یا امپراطور ملقب شود. او همچنین پست سوئیپر هجومی یا لیبرو را نیز در فوتبال ابداع کرد، جایگاه و پستی در فوتبال که بازیکنی کلیدی در این پست حضور داشته و با دویدنهای طولانی و انفجاری و پاسهای استادانه، حملات و حرکات هجومی تیم را پایهریزی میکند. در سال 1971 این بازیکن به عنوان کاپیتان تیم آلمان غربی انتخاب شد و همراه این تیم توانست در رقابت های قهرمانی اروپا در سال 1972 و نیز جام جهانی 1974 به مقام قهرمانی دست یابد.
در اواخر دهه 1970، بکن بائر نیز همانند پله عمل کرد و به باشگاه نیویورک کاسموس در ایالات متحده ملحق شد، تیمی که در آن دوران، در رقابتهای فوتبال آمریکای شمالی بسیار موفق عمل می کرد. پس از بازگشت مجدد به اروپا، بکن بائر این بار به هامبورگ رفت (1980 تا 1982) و در سال 1984 نیز با بازگشت مجدد به آمریکا و باشگاه نیویورک کاسموس، به دوران بازیگری موفقیت آمیز خود در فوتبال خاتمه داد.
رونالد کومان
هلندی ها معمولا به داشتن ستاره هایی هجومی و کلا فوتبال هجومی مشهور هستند اما رونالد کومان برخلاف این جریان در لیست بهترین ذفاع وسط های تاریخ قرار می گیرد.
رونالد در ۲۱ مارس ۱۹۶۳ متولد و در سال ۱۹۸۰ فوتبال حرفهای را آغاز کرد. اولین باشگه او تیم محل زادگاهش یعنی ”اف سی گرونیگن“ بود. کومان در ابتدای دوران فوتبال یک بازیکن خط حمله بود؛ اما پس از مدتی یک اتفاق عجیب و البته تکراری پست بازی وی را تغییر داد. بله، چند مدافع تیم دسته پائین لیگ هلند مصدوم بودند و مربی مجبور شد از وجود ولی در خط دفاعی بهره ببرد. آزمایش قابل قبول کومان نظر مربی را جلب نمود و او به این ترتیب رسماً تبدیل به یک مدافع شد.
شم گلزنی کومان با وجود حضورش در خط دفاعی بالا بود و در اولین فصل حضورش با چند ضربه آزاد زیبا دروازه رقیبان ”گرونیگن“ را گشود. با اینحال فصل کوچ فرار رسید. تیم بعدی او آژاکس نام داشت. کومان آنقدر جوان بود که در مدرسه فوتبال جوانان آژاکس پذیرفته شد؛ با اینحال آنچه او تصور میکرد با واقعیت تضاد آشکاری داشت.
در جریان بازی مرحله نیمهنهائی یورو ۸۸ مقابل آلمان، کومان پیراهن اولاف تون را کشید و این حرکت باعث ایجاد جنجالهائی شد. هر چند این جنجال در سایه برتری هلند مقابل آلمان کمرنگ جلوه کرد؛ اما درس عبرتی بود تا رونالد بزرگ هرگز به مسائل حاشیهای روی نیاورد.
بارسا و کومان قهرمانیهای پیاپی را میشماردند؛ اما یک مصدومیت بد موقع تداوم آرزوهای کومان با پیراهن بارسا را ناممکن میساخت. در رده ملی کومان با هلند جامجهانی ۱۹۹۰ را تجربه نمود. هلند در گروهیکه انگلستان قدرت مطلق بود، به مدد گل زده بیشتر فراتر از ایرلند راهی دور دوم شد؛ اما آنجا یورگن کلینزمن و تیمملی آلمان آرزوهای وی را به باد فنا دادند.
جامجهانی ۱۹۹۴ پایان کار کومان در تیم ملی بود. او میخواست برای کشورش افتخاری بیافریند؛ اما خیلی وقت بود که هلند توانی برای افتخارآفرینی نداشت. ناکامی در جامجهانی ۱۹۹۴ پایان کار کومان در تیم ملی هلند بود. سراسر مردم هلند از او تقاضای بازگشت داشتند؛ اما او خونسردانه به تمامی درخواستها نه میگفت. چند ماه قبلتر کومان یک قهرمانی شگفتآور را همراه بارسا تجربه کرد.