ورزش بانوان در ایران بهتدریج در حال تکامل و تغییر است. با این وجود، مشکلات ورزش بانوان در بسیاری از موارد راه زیادی تا حل و فصل، دارند.
تا همین چند سال پیش احتمالاً فهرستی بلند بالا از مشکلات ورزشی بانوان میتوانستیم بنویسیم. اما اوضاع بهبود نسبی هرچند کم داشته است.
ورزش بانوان در بعد قهرمانی در حال دگرگونی است. هرچند سرعت و روش این تغییرات آنقدر نیست که انتظار نتایج رویایی و ایدهآل در آینده نزدیک داشته باشیم.
در این پست از ورزشی، مشکلات ورزش بانوان در ایران را بررسی میکنیم.
ورزش بانوان هنوز هم جدی گرفته نمیشود
بخشی از مشکلات، بخاطر کم کاری مقام های بالادستی نسبت به ورزش بانوان است. در این مورد، منظور از مقام های بالادستی الزاماً دولت نیست. بلکه کسانی که در پیش برد ورزش به طور کلی سهم دارند.
شرکتهای خصوصی یا دولتی حامی مالی ورزش و حامی باشگاههای بزرگ یا فدراسیونها برای توسعه ورزش زنان برنامه مشخصی ندارند. یا حتی اولویت پایینی برای آن در نظر دارند.
این موضوع سبب سرمایه گذاری اندک در ورزش زنان میشود. در نتیجه لیگها، تیمهای ملی، ورزشکاران و مربیان درآمد مالی کمتر دارند. بدین ترتیب ورزش به طور حرفه ای رشد نمی کند. زیرا درآمد و ورزش حرفهای مفاهیمی در معنای تنگاتنگ هم هستند.
مشکلات فرهنگی در ورزش بانوان
مشکلات فرهنگی درون خانواده ورزش بانوان که بخاطر عدم وجود سیستم آموزشی مناسب در ورزش قهرمانی است. این قسمتی پنهان و تاثیرگذار بر سایر مشکلات ورزش بانوان است.
ورزشکاران حوزه قهرمانی برای پیشرفت در این حوزه تنها در بخش فنی و تکنیکی آموزش داده میشوند. اما خبری از آموزشهای فرهنگی مرتبط با ورزش در ایران نیست. مثالا ناآگاهی ورزشکار از جایگاهش، نحوه ارتباط او با دیگران از جمله رسانه، مربی، باشگاه و مواردی از این قبیل، در ورزش زنان بیشتر از مردان دیده می شود.
زیرساخت ورزش بانوان نامناسب است
زیرساختهای ورزشی برای زنان نامناسب و ناکافی است. این موضوع هم ورزش قهرمانی و هم ورزش همگانی را شامل میشود.
بااینحال، این موضوع در ورزش همگانی زنان نقش مهم تری برای آِنده دارد. این به شکل مستقیم بودجه سلامت کشور را هم تحت الشعاع قرار میدهد.
قشر زیادی از زنان میانسال و مسن امروز، درگیر مشکلات جسمانی هستند. زیرا در گذشته امکانات کم ورزشی و فرهنگ عقب مانده مانع از این کار میشد.
علیرغم پیشرفتهای هرازگاهی، هنوز هم پیشرفت زیادی در مجموع زمینههای مرتبط با این چالش نکردهایم.
بخشی از این خلأ با کمکاری ساختار دولتی و بخشی با مشکلات اقتصادی ایران ارتباط دارد. بهطوریکه زمانی یک فرد برای گذران زندگی مجبور است در اغلب ساعات شبانهروز کار کند. این فرد دیگر انرژی و زمانی برای ورزش ندارد.
با این وجود، ورزش برای همه مردم با هر سطح از مشکلات و فشار، یک نیاز مهم است. و نه یک اولویت درجه چندم زیرا تداوم بیتحرکی در جامعه و بهویژه در میان زنان، در آینده ایران را با قشر کثیری از افسردگان و افراد دارای بیماریهای حرکتی و غیره مواجه خواهد کرد.
رسانه و ورزش بانوان
شاید بعضی افراد همچنان مسئله رسانه را در ورزش بانوان بهعنوان یک چالش اساسی مطرح کنند. اما ورزش زنان جز موضوع پخش زنده تلویزیونی، در سایر حوزههای رسانهای مشکلی ندارد. همچنین شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین و مکتوب به دیدهشدن ورزش بانوان کمک شایانی میکنند.
چطور مشکلات ورزش بانوان را برطرف کنیم؟
در این زمینه همه راهها به افراد در ساختار حاکمیت مربوط است. دولت هم برای هر اقدامی ابتدا به جیبش نگاه میکند. اگر بودجه کمی برای ورزش باشد مسلما در اولویتهای بالاتر را اولویت قرار می دهد.
بنابراین دولت باید بپذیرد ورزش زنان یک اولویت مهم در کنار ورزش مردان است. در نتیجه برای مثال زیرساخت را برای ورود بزرگان صنعت ارتباطات به ورزش بانوان فراهم میکند. یا الزاماتی برای هزینه در ورزش زنان به باشگاههای متمول ورزش مردان ایجاب کند.
سرمایه گذاری در ورزش بانوان نقطه آغازی برای رفع سایر موانع است. زیرا در یک گردش مالی جذاب است که باشگاهها، ورزشکاران و مربیان حرفه ای و باانگیزهتر و تیمهای پایه فعالتری داریم.