گرت بیل برای همیشه خداحافظی کرد.
خداحافظی پادشاه ولز
گرت بیل، قهرمان پنج دوره لیگ قهرمانان اروپا و بهترین بازیکن دوران مدرن ولز، که از فوتبال خداحافظی کرد، از دفاع چپ بدشانس به یکی از هیجانانگیزترین بازیکنان جهان تبدیل شد. او رکورد گرانترین بازیکن جهان را شکست، و رضایت ناراضیترین هواداران باشگاهی جهان را جلب کرد.
در بیانیه خداحافظی گرت بیل آمده است: «پس از بررسی دقیق و متفکرانه، بازنشستگی فوری خود را از فوتبال باشگاهی و بینالمللی اعلام میکنم. من بسیار خوششانس هستم که رویایم در انجام ورزش مورد علاقهام را محقق کردم. این ورزش واقعاً بهترین لحظات زندگیام را به من بخشیده است. بالاترین رکوردها در ۱۷ فصل، تکرار آن غیرممکن خواهد بود، صرف نظر از اینکه فصل بعدی برای من چه چیزی در نظر گرفته است. از اولین تماسم با توپ در ساوتهمپتون تا آخرین تماسم با لسآنجلس افسی و همه اتفاقات در این میان، دورانی شکل گرفت که نسبت به آن احساس افتخار و قدردانی دارم. ۱۱۱ بار بازی و کاپیتانی برای کشورم واقعاً یک رویا بوده است. ابراز قدردانی از همه کسانی که نقش خود را در این سفر ایفا کردهاند غیرممکن به نظر میرسد. من به بسیاری از افراد برای کمک به تغییر زندگی و شکل دادن به حرفهام به گونهای مدیون هستم که وقتی برای اولین بار در ۹ سالگی شروع به کار کردم نمیتوانستم تصورش را هم بکنم.
برای باشگاههای قبلیام، ساوتهمپتون، تاتنهام، رئال مادرید و سرانجام لسآنجلس افسی. تمام مربیانم، کارکنان پشت صحنه، همتیمیهایم، تمام هواداران فداکار، ایجنتهایم، دوستان فوقالعادهام و خانوادهام، تاثیری که شما گذاشتهاید قابل اندازهگیری نیست. والدینم و خواهرم، بدون فداکاری شماها در آن روزهای اولیه، بدون چنان پایه محکمی، نمیتوانستم الان این بیانیه را بنویسم، پس ممنونم برای اینکه من را در این مسیر قرار دادید و برای حمایتهای همیشگی شما. همسر و فرزندانم، عشق و حمایت شما من را در این راه پیش برد، در تمام پستیها و بلندیها در کنارم بودید و من را هوشیار نگه داشتید، شما الهامبخش من برای بهتر شدن و مفتخر کردنتان بودید. بنابراین، به مرحله بعدی زندگیام میروم. زمان تغییر و گذار، فرصتی برای یک ماجراجویی جدید…»
بیبیسی چند مورد از بهترین لحظات گرت بیل را برشمرده که با هم مرور میکنیم.
پایان بدشانسیها در تاتنهام
«آیا تاتنهام برنده شد؟ نه؟ خب پس حتماً بیل در آن بازی حضور داشته». این شوخی برای هفتهها و ماهها و سالها ادامه داشت، زیرا شروع بیل در وایتهارت لین دشوار بود. او در ۲۴ بازی اول خود در لیگ برتر برنده نشد. این آمار میتوانست بسیار متفاوت باشد؛ او در دومین حضورش تاتنهام را ۳-۱ مقابل فولام پیش انداخت اما در وقت اضافه پیروزی از آنها گرفته شد. اما این اتفاقی بزرگ بود.
از آگوست ۲۰۰۷ تا سپتامبر ۲۰۰۹، بیل نتوانست در لیگ برتر همراه اسپرز پیروز شود تا اینکه هری ردنپ در پیروزی ۵-۰ تیمش مقابل برنلی ۵ دقیقه به او فرصت داد و به عنوان یار تعویضی وارد زمین شد. بیل بعد از آن بازی هرگز به عقب نگاه نکرد.
اولین بازی برای باشگاه و کشور در ۱۶ سالگی
بیل در ۱۷ آوریل ۲۰۰۶، در سن ۱۶ سال و ۲۷۵ روزگی، اولین بازی خود را برای ساوتهمپتون در پیروزی ۲-۰ مقابل میلوال انجام داد. او در ماه می، در ۱۶ سال و ۳۱۵ روزگی، برای ولز در یک بازی دوستانه مقابل ترینیداد و توباگو به میدان رفت. برایان فلین که مسئول کشف استعدادهای جوان ولزی بود، بیل را به عنوان ستاره آینده فوتبال توصیف کرد و توانایی تکنیکی او را با رایان گیگز مقایسه کرد.
مسائل مالی ساوتهمپتون باعث شد که در می ۲۰۰۷ با مبلغ ۵ میلیون پوند به تاتنهام بپیوندد.
جارو کردن جوایز فردی
در پایان آن فصل، بیل به عنوان بهترین بازیکن سال انجمن فوتبالیستهای حرفهای (PFA) انتخاب شد. دو سال بعد او دوباره برنده آن جایزه شد به اضافه جوایز بهترین بازیکن جوان سال PFA و بهترین بازیکن سال انجمن نویسندگان فوتبال. فقط کریستیانو رونالدو قبل از او این هتتریک را کامل کرده بود.
بیل ۳۱ گل برای باشگاه و کشور به ثمر رساند، از جمله گل پیروزی خیرهکننده در آخر فصل در پیروزی ۱-۰ مقابل ساندرلند در وایتهارت لین. این راهی مناسب برای ترک فوتبال انگلیس بود.
درخشش در یورو ۲۰۱۶
برای مدت طولانی به نظر میرسید که بیل قرار است در کنار جورج بست و رایان گیگز به عنوان نماد فوتبال بریتانیا بنشیند و هرگز یک تورنمنت بینالمللی را تجربه نکند. اما درخشش او در راهیابی به یورو ۲۰۱۶ به انتظار ۵۸ ساله این تیم برای بازی در یکی از این مسابقات پایان داد.
و او فرم الکتریکی خود را به بازیها برد و سه گل به ثمر رساند؛ از جمله یک گل در برابر انگلیس در مرحله گروهی، و ولز به یکی از داستانهای شگفتانگیز مسابقات تبدیل شد.
به هر حال این پایان کار پسر محبوب ولزی است.
مردی که اگر وارد حواشی با رسانه ها نمیشد تا اخرین لحظه در بهترین فرم خودش می ماند.
این پایان کار مردی بود که گلف را به فوتبال ترجیح داد…